حضرت مستطاب استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی از معدود سردفتران برجستهای است که «اسب خرد از گنبد گردون بجهانید» و از شغل شریف دفتریاری به سردفتری و از مؤتمنین و متعینین این حرفه شریف گردید و با طی مراحل علمی در ادبیات و فقه و اصول و کلام بر کرسی پر افتخار استادی تکیه زده و بعد از سی سال کتابت بالعدل به تدریس کلام و حکمت اسلامی و ادبیات فـــارسـی و عـربــــــــــی در پر آوازه ترین دانشگاههای جهان پرداخته و همچنین مدتی زینت بخش ریاست کانون سردفتران و دفتریاران بودهاند.
سایت ۶ دی :
حضرت مستطاب استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی از معدود سردفتران برجستهای است که «اسب خرد از گنبد گردون بجهانید» و از شغل شریف دفتریاری به سردفتری و از مؤتمنین و متعینین این حرفه شریف گردید و با طی مراحل علمی در ادبیات و فقه و اصول و کلام بر کرسی پر افتخار استادی تکیه زده و بعد از سی سال کتابت بالعدل به تدریس کلام و حکمت اسلامی و ادبیات فارسی و عربی در پرآوازهترین دانشگاههای جهان پرداخته و همچنین مدتی زینت بخش ریاست کانون سردفتران و دفتریاران بودهاند. مقالات متعدد و تألیفات و پژوهشهای منتشره از مهدوی دامغانی «حاصل عمر» و تلاش و جهادی است که در عرصه دانش نموده است که نقل «حدیث دیگران» است .
حضرتش در اوج نیز از سردفتری به نیکی و عزت یاد میکند و متواضعانه سران دفاتر را از خود افضل و اعلم میشمارد و مکرر دعای خیر خود را برای اعتلاء و سلامتی آنان تکرار کرده و دل میسوزاند.
سایت ۶ دی گفتگوی اختصاصی با دکتر مهدوی به مناسبت روز بزرگ سردفتر را تقدیم همکاران مینماید.
حضرتعالی نام گذاری روز سردفتر در رابطه با دویست و هشتاد و دومین آیه سوره شریفه بقره را چگونه ارزیابی میفرمائید؟ آیا این کار خوبی است؟ چگونه است؟
به هر حال از باب «وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ» که آیه شریفه است و از باب اینکه برادران عرب ما در بسیاری از ممالک به سردفتر کاتب العدل گفتهاند دیگر، از قدیم گفتهاند و میگفتهاند و الان هم شاید هنوز در بعضی از ممالک باشد دیگر. اینکه جایی نرفته. این سمت هست به هر حال. خیال میکنم بنابراین نام گذاری مناسبی هست.
هر کس گفته که روز سردفتر بگذارید یا روز سند بگذارید هر دواش مناسب است. البته ولیکتب کاتب بینکم بالعدل منصرف به «سردفتر» است. منصرف به سردفتر است. شاید بهتر این بود که به همان قسمت آیه استناد بکنند، نه به قسمت ولیکتب. کانه آنهایی که گفتهاند روز سند باشد به ولیکتب استشهاد یا استناد کردهاند. به هر حال خیلی خوب است. هر دو اسم، اسم با مسمائی است و خوب است.
الهی که همیشه، الهی که همیشه قرآن حافظ و حامی این سمت و این صنف و کسانی که این سمت را تصدی میکند باشد انشاء الله. خداوند آنها را در پناه قرآن حفظ کند انشاء الله همیشه. و امیدواریم که همیشه بر اساس همین آیه شریفه کار بکنند و عدالت و راستی و رادی و امانت را همیشه انشاء الله رعایت بکنند.
تأثیر این مراسم و یا این نام گذاری بر امور دفاتر و صنف را چگونه میبینید جناب پروفسور؟
امیدوارم مایه اتعاظ آنها باشد، یعنی انشاء الله متعظ باشند و سعی کنند خودشان را به همه معانی منطبق با این آیه شریفه بکنند انشاء الله تعالی. همکاران عزیز شما و بنده ـ ولی بنده که حالا سعادت این را ندارم که عرض کنم همکار… ـ همه از من اجل و اعلی و ارفع و اعلم هستند، ولی امیدوارم که وقتی که در این آیه مورد استناد قرار میگیرد و مورد استشهاد قرار میگیرد هر کس که خودش را سردفتر میشمارد سعی کند که خودش و رفتارش را منطبق کند با همین آیه شریفه و همین آیه را سرمشق خودش قرار دهد در همه جزئیاتش و انشاء الله اعتماد مردم را بیش از پیش به خودش جلب بکند و جوری باشد که در محله خودش در شهر خودش به معنای واقعی مرد امین ِ مؤتمنی شناخته بشود انشاء الله.
همان طور که اسلاف این صنف بودند. آن سردفتران در زمان ما چنین بودند. مؤتمن محله خودشان بودند. مردم گرفتاریهای خودشان را میآوردند. زن و شوهرها گرفتاریهای خودشان را میآوردند. شرکاء با هم وقتی اختلافی داشتند اول جایی که میرفتند دفترخانه بود. پیش سردفتر بود. امیدواریم که این سنت خوب ِ بسیار بسیار مطلوب انشاء الله مستدام و مستمر باقی باشد و سردفتران انشاء الله انشاء الله سعی کنند که تا حدی که میتوانند بلکه تا حدی که طاقت دارند خودشان را با این آیه شریفه منطبق بکنند. و عملشان را و نوشتهشان را منطبق بکنند.
مکرر من نوشتهام به قول آن شاعر… قشیری هست کی هست: فلا تکتب بخطک غیر شی ء / فسرک یا یسرک فی القیامة أن تراه ُ. با خط خودت چیزی ننویس که روز قیامت تو را دیدن آن خوشحال نکند. به خط خودت به انشاء خودت چیزی بنویس که روز قیامت وقتی جلو چشمت میآید تو را خوشحال بکند. فلا تکتب بخطک غیر شی ء / یسرک فی القیامة أن تراه. انشاء الله که همه سردفتران چنین کاری بکنند و این چنین باشند.
استاد شما با عنایت به اشرافی که براین صنف و این حرفه دارید بفرمائید آسیبهای سردفتری اسناد رسمی چه چیز است؟
خنده دکتر. آفتهایش؟ آسیبهایش؟ در درجه اول حرص. حرص مال و مال اندوزی. همان چیزی که پیغمبر اکرم ما صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آخر ما یخرج من رؤوس الصدیقین الحرص و طول… ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان اتباع الهوی و طول الامل والحرص والحرص والحرص.» حرص حرص حرص. مال دوستی. زیاده طلبی.
سردفتر میبیند که در یک روز ممکن است که در حضور او میلیونها پول این ور و آن ور شود. از این دست به آن دست بیاید. از آن دست به این دست بیاید. خدای نکرده ممکنه ممکنه ممکنه انحراف و انصرافی پیدا بکند به دنیا. به شغل خودش اعتناء بکند. روزی دست خداست. روزی دست خداست.
من آقا الحمدلله تا حالا هیچ چیز نداشتم. روزی که از ایران خارج شدم به عنوان سردفتر هنوز سردفتر بودم و با مرخصی ثبت خارج شدم، نه اینکه بدون مرخصی. هیچ چیز نداشتم. به اندازه ما یحتاجی که پول سفرم باشد] داشتم [. هی هی هی. و الحمدلله ۲۸ سال است که بنده سر سفره علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه، ولی نعمت خودم نشستهام و زندگی میکنم و زندگیام میگذرد. روزی دست خداست. روزی دست خداست. لابد در دعای مکارم الاخلاق میخوانید انشاء الله. امیدوارم مأنوس باشید با صحیفه سجادیه. در دعای مکارم الاخلاق میخوانید که: «اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ، وَ لَا تَبْتَذِلْ جَاهِی بِالْإِقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِکَ، وَ أَسْتَعْطِیَ شِرَارَ خَلْقِکَ» [۱] فرمایش مولا در نهج البلاغه نیز همین است «وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی» [۲] سردفتر باید خودش را بالاتر از این مسائل بگیرد. بداند که این مال ِ دنیا میآید و میرود.
من در طول سرفتری خودم ۴۲ سال که در ایران سردفتر بودم نسل سه طبقه تقسیم نامه نوشتم. جد، فرزند، نوه. این مالها همین طور دست به دست گشته است. برای سه طبقه تقسیم نامه اموال نوشتم. خودشان رفتند و اموالشان را گذاشتند. به قول مولا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه «بشروا مال البخیل بالحادث و بالوارث». [۳] بله یا حادثه عظیم میبرد یا وارث میبرد. این است که سردفتر نباید خودش رو به مال بکند و مال اندوزی بکند و خدای نکرده خدای نکرده خدای نکرده حیثیت و آبروی خودش را برای خاطر مال و برای مال دوستی در معرض اهانت قرار بدهد.
حضرت استاد! به نظر حضرتعالی سیر تحول دفترخانه در این ایام کلا به سمت جلو بوده یا نه؟
مقصودتان از ایام کدام ایام است ؟
من مطالعه میکردم آن خاطرات حضرتعالی را که با جناب آقای دکتر جعغری لنگرودی ـ خدا حفظشان بکند ـ قانون سال ۱۳۵۴را مرقوم میفرمودید، حالا از اون وقت تا الان را، آیا سیر تحول دفترخانه رو به جلو بوده؟
والله آن وقت، من بعد از آن سه سال چهار سال بیشتر پنج سال بیشتر در ایران نبودم. بعد از آن هم که نیستم در ایران. هیچ نمیدانم. در ]مورد[ این سوال نمیتوانم طرحی بکنم. ولی به آقای آقا صفری وعده دادهام که انشاء الله از زمان تأسیس دفاتر اسناد رسمی تا قانون ۱۳۵۴، سیر تحول دفاتر را بنویسم خدمت ایشون بفرستم. انشاء الله دعا کنید خدا توفیق بدهد این کار را بتوانم انجام بدهم.
سؤال آخر بنده. البته صحبتی شد در این باره ولی بنده تصریح کنم به این امر چون خیلی لازم است برای بنده و امثال بنده، اینکه: ما چگونه میتوانیم انگیزه علمی و عملی را برای ارتقاء دفاتر و سران دفاتر ایجاد بکنیم؟
به من گفتهاند که الان دانشکدهای درست شده است برای سردفتری؟ مگر نه؟
یک مرکز آموزش عالی علمی کاربردی کانون سردفتران و دفتریاران تأسیس کردهاند تحت نظر کانون سردفتران. بله...
باید آن را بگیرند. باید از فضلا و فقها دعوت کنند که آنجا درس بدهند. به جناب آقای آقا صفری هم گفتم، فن سند نویسی را باید تکمیل بکنند.
در حد کافی نمیگویم. سردفتر در حد لازم در ادب فارسی و ادب عربی باید ورودی داشته باشد تا بداند آن چیزی که مینویسد معنایش چی هست.
یک جوانی آمده بود امتحان بدهد برای سردفتری ۴۰ سال قبل. نمیدانم. وقتی من پرسیدم بابا، معنای اینکه مینویسند در سند اسقاط کافه خیارات شد ولو غبن فاحش بل افحش یعنی چه؟ حرفهای چرند و پرند و پرت و پلائی جواب به من داد. معلوم شد همین مقدار را هم نمیفهمد.
حالا به هر حال بایستی سطح... هنوزطبعاً در میان دو هزار سردفتری که در تهران الان موجود هستند یا هزار و چند نفر، طبعاً فضلای به نامی هستند که بتوانند تکفل بکنند تدریس مرتبِ مسلم مفیدی را برای نوآموزان، برای آنانی که تازه سردفتر میشوند یا میخواهند سردفتر بشوند. باید حتماً حتماً حتماً از لحاظ علمی بنیهشان را تقویت بکنند. جوری نباشد که مثل بعضی از سردفتران که در زمان خود من ـ یعنی در دهۀ ۴۰ و ۵۰ راعرض میکنم ـ از لحاظ علمی خیلی پیشرفته نبودند. من در نظر داشتم که این دانشکده را ـ مدرسه را ـ تأسیس بکنم که خوب به هر حال قسمت نشد. الحمدلله که حالا اخلاف من این کار را دارند میکنند. الحمدلله. خدا الهی توفیقشان بدهد. خدا الهی حفظشون کند. جز بالا بردن سطح علمی ـ چون علم هست که آدمی را از بعضی ازمفاسد و شرورات نگه میدارد مگر اینکه خدای نکرده شیطان بخواهد از همان راه علم داخل بشود، چون بسیار اوقات شیطان از راه علم داخل میشود. خداوند انشاء الله توفیق بدهد به همه سردفتران که عالم به معنای واقعی باشند و علم درکار خودشان مقصودم این است که علم کافی برای اداره دفترشان داشته باشند و انشاء الله حقوق مردم را بتوانند به بهترین وجهی حفظ کنند و امین و مؤتمن باشند برای مردم.
[۱] بارخدایا ، بر محمد و خاندان او درود فرست ، و اعتبار مرا به توانگری محفوظ دار ، و آبروی مرا به تنگدستی مریز، مباد که از روزی خواران تو روزی طلبم و از بندگان نابکارت عطایی خواهم … صحیفه سجادیه ـ ترجمه دکتر اسدالله مبشری .
[۲] و به ستایش کسی دچار شوم که به من عطایی کرده است و به نکوهش کسی که مرا از روزی باز داشته است . نهج البلاغه . خطبه ۲۲۵ . ترجمه مبشری .
[۳] «بشر مال البخیل بحادث او وارث» یعنی : مال بخیل را به آفتی از روزگار یا میراث خواران بشارت بده . شرح بر صد کلمه امیرالمؤمنین علیه السلام ـ کلمه دهم ـ عبدالوهاب . مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب علیه السلام ـ شرح رشید الدین وطواط ـ تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی ـ نظم : هر که را مال هست و خوردن نیست / او از آن مـال بهـره کـی دارد ؟ / یا بــه تاراج حــادثات دهـد / یا به میراث خوار بگذارد .
2 comments
سید مسعود خاتون آبادی
۱۳۹۱/۱۱/۲۸ - ۱۰:۲۸ ب.ظ (UTC 3.5) Link to this comment
سلام و عرض ادب ، خواهشمندم در صورت امکان راهنمایی بفرمایید اگر از آقای دکتر مهدوی دامغانی آدرس ایمیل و یا راه ارتباطی وجود دارد بتوانم با ایشان مکاتبه کنم.
سپاسگزارم.
دکترفرهادضرابی
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۵:۱۵ ق.ظ (UTC 3.5) Link to this comment
من بنده نوه دختری جناب دامغانی هستم از دیدار دوباره وجهش که دوست داشتنی است خشنود واز سخنانش براستی متعظ شدم.متشکرم